تحلیل محتوای کیفی بخش تاریخ معاصرافغانستان در کتاب تاریخ صنف دوازدهم( باتاکید بر رویکرد های تغییر واصلاح)

نوع مقاله : مقاله تخصصی

نویسندگان

1 گروه علوم تربیتی ، مدرسه عالی علوم انسانی، مجتمع آموزش عالی خواهران، نمایندگی استان خراسان، جامعه المصطفی العالمیه، مشهد، ایران.

2 گروهعلوم تربیتی، مدرسه عالی علوم انسانی، مجتمع آموزش عالی خواهران، نمایندگی استان خراسان، جامعه المصطفی العالمیه، افغانستان.

چکیده

نهاد آموزش وپرورش وظیفه ای خطیری در نسل سازی جامعه به عهده دارد ویکی از مهمترین مراکز سرمایه گذاری برای دریافت خروجی مطلوب در آینده­ای نه چندان دور محسوب می­گردد. لکن به اندازه ای که درتوصیف ازاهمیت این نهاد پژوهش هایی صورت گرفته؛ توجه ای کافی ولازم روی منابع ومتنی که محور وقلب حرکت دهنده واحیاء کننده این نهاد به شمار می رود مبذول داشته نشده است.
جامعه امروزی افغانستان؛ از مشکل عدم انسجام در فعالیت­های آینده نگر آن، با اهداف اصیل وبنیادین این کشور رنج می برد که یکی از مظاهر این عدم انسجام، سیستم آموزشی وتحصیلی غیر موجه آن کشوراست زیرا آموزش جهت دهنده ورشد دهنده ی برنامه ریزی دراز مدت برای یک ملت واجتماع است. اما درحال حاضر کشور افغانستان با یکسری ساده انگاری در این نهاد مهم، برخورد کرده است. به طور نمونه آموزش وپرورش در برنامه ریزی های این کشور قدرت انتقال مفاهیم بلندی در زمینه های چون احساس توانایی تاثیر گذاری وعدم آن در تغییرات آینده را دارد. که از راه هایی چون تعامل های بین معلم وشاگرد، روش تدریس، محتوای آشکار وضمنی ممکن میشود.
هدف از پژوهش حاضر پرداختن به یکی ازمنابع درسی صنف دوازدهم در مکاتب؛ یعنی کتاب تاریخ است که باروش تحلیلی وکیفی به تحلیل متن این کتاب به عنوان برنامه درسی آشکار وبرنامه درسی پنهان از منظر نقش آن در انتقال نوع رویکرد تغییر واصلاح پرداخته شده است.
   یافته ها نشان داد که کشور افغانستان ومردم آن در تاریخ معاصربدون در نظر داشت توانایی ها ودستاورد های ملی وفرهنگی آنها، مردم  وابسته در نظر گرفته شده است. واین کتاب در حال انتقال دیدگاه برونزا ووابسته نسبت به تغییر به شاگردان می باشد.
   دیدگاه غالب در این کتاب نگاه برون زا واستعماری نسبت به تغییر است. آن هم با روایت کاملا ارزش­مدار ومتاسب با ارزش های کنش گر ومورخ که به دانش آموز به طور ضمنی وبعضا صریح منتقل می شود .

کلیدواژه‌ها


  1. زراعی نژاد غلام حسین، (1395)، استعمار فرانو1، شماره 600.
  2. زراعی نژاد، غلام حسین، (1395)خرداد، استعمار فرانو2، شماره 601، فلسفه وکلام : درسهایی از مکتب اسلام.
  3. شکاری عباس، خداداادی مهدی، (1390)، کاربست اصول ومعیار های سازمان دهی محتوا برنامه درسی تاریخ ایران وجهان در دوره متوسطه، مجله علمی «پژوهش های برنامه درسی» انجمن مطالعات برنامه درسی ایران. دوره اول شماره دوم.
  4. حدادعلوی رودابه، (1386) عبداللهی احمد، احمدی امید علی، بی تا، برنامه درسی پنهان پژوهشی دریادگیری های ضمنی مدرسه.
  5. قیاض انوش ابوالحسن، (1389)، ناکارآمدی ارزش زدایی از روایت تاریخی، دوفصلنامه علمی-پژوهشی تاریخ نگاریدانشگاه الزهراء، سال بیستم، دوره جدید، شماره 6، پیاپی86.
  6. بشیر حسن، (1388)، گفتار های دوباره فرهنگ، ارتباطات وتوسعه، انتشارات دانشگاه امام صادق (ع).
  7. عرفانی رضا، ملکی حسن، علی پور میکائیل، سال 25، دوره جدید، شماره35 تابستان(1396) بررسی جایگاه عناصر برنامه درسی در دیدگاه پست مدرن ونقد آن از دید گاه مبانی تعلیم وتربیت اسلامی.
  8. هاشمی سید احمد، خدابخشی صادق آبادی فاطمه، بیتا، برنامه درسی پنهان ونقش آن در مدارس.
  9. ولایتی علی اکبر، (1389)، فرهنگ وتمدن اسلامی، ،قم دفتر نشر معارف.
  10. فتحی واجارگاه، کورش؛ شفیعی، ناهید(1386). ارزشیابی کیفیت برنامه ی درسی دانشگاهی(برنامه درسی آموزش بزرگسالان) مطالعات برنامه ی درسی، 1(5)، 1-26.
  11. فتحی واجارگاه کورش(1389).اصولبرنامه ریزی درسی. چاپ هشتم، تهران: ایران زمین.
  12. فرمهینی فراهانی، محسن(1378)،.فرهنگ توصیفیعلوم تربیتی. تهران: اسرار دانش.
  13. نیلی حمد آبادی، محمد رضا؛ نصراصفهانی، احمدرضا؛ شریف خلیفه سلطانی، مصطفی؛ مهر محمدی، محمود (1389). الزامها وپیامد های اجتماعی برنامه ی درسی پاسخگو در آموزش عالی (مطالعه ی موردی: دانشگاه های دولتی اصفهان). جامعه شناسی کاربردی(پژوهشی سابق)، 21(2).
  14. فهیمی؛ محمد ظاهر. (1385). افغانستان، ضرورت بازنگری در نظام تعلیم وتربیت ( معارف )، جامعه فحوا، سال اول شماره دوم.

 

  1. Fiona Graetz & Aaron C. T. Smith(2010) Managing OrganizationalChange A Philosophies of Change Approach, journal of Change Management.

 

  1. Posner, G.(2004). Analyzing the curriculum. Boston: Mcgrow hill.