لزوم تربیت اعتقادی کودک در فقه با تحلیل روان‌شناسی شناخت گرا

نوع مقاله : مقاله تخصصی

نویسندگان

1 استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه مشهد؛ استادیار مرکز تخصصی آخوند خراسانی(وابسته به دانشگاه باقرالعلوم/

2 گروه تفسیر و علوم قرآن ،مدرسه عالی فقه و قرآن ،مجتمع آموزش عالی خواهران ، نمایندگی استان خراسان، جامعه المصطفی العالمیه، مشهد، افغانستان.

چکیده

تربیت اعتقادی کودک، یکی از بنیادین‌ترین ابعاد تربیت دینی است که در فرآیند آن، کودک تحت آموزش اعتقادات و شکل­دهی به باورهای اعتقادی دینی خاص قرار می­گیرد؛ بنابراین باید به آن ملتزم بوده و گرایش­هایی مبتنی بر آن­ها در وجود کودک شکل بگیرد. در فقه، وظیفه والدین و اولیای شرعی در قبال تربیت دینی و اعتقادی کودک مورد تأکید قرار گرفته است. روان‌شناسی شناخت‌گرا با تمرکز بر سازوکارهای ذهنیِ فهم، ادراک و پردازش اطلاعات در دوران کودکی، به خوبی نشان داده که ذهن کودک در هر دوره، ظرفیت خاصی برای درک مفاهیم انتزاعی از جمله مفاهیم اعتقادی دارد. عدم توجه به این ویژگی‌ها می‌تواند منجر به آموزش‌های نادرست یا ناکارآمد، و حتی شکل‌گیری مقاومت‌ها و تعارض‌های شناختی در کودک شود. در این پژوهش سعی شده است به این سوال پاسخ داده شود که چه مناسبتی بین تربیت اعتقادی کودک در فقه و تنظیم شناخت‌های او در روان‌شناسی شناخت‌گرا وجود دارد؟ از این‌رو، پژوهش با هدف تبیین لزوم تربیت اعتقادی کودک در روان‌شناسی شناخت گرا، نخست وجوب تربیت اعتقادی کودک را در فقه اسلامی ثابت می­کند و سپس با بررسی منابع روان‌شناسی شناخت­گرا و به روش توصیفی – تحلیلی، تربیت اعتقادی کودک را مورد بررسی قرار می­دهد. روان‌شناسی شناخت­گرا با توجه به تمرکز بر شناخت­ها و اطلاعات ذهنی در تربیت اعتقادی کودک به فرهنگ و سازه­های اجتماعی محیط زندگی کودک در سنین مختلف کودکی توجه کرده است و با روش‌های مستقیم و غیرمستقیم مانند الگودهی رفتار، گفتگوی اعتقادی متناسب با سن و فهم کودک، فضاسازی تربیتی محیط خانواده و مدرسه و ... این نوع تربیت را بر مربی کودک لازم می­داند

کلیدواژه‌ها